مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»

ساخت وبلاگ
 ابن عربی  در اشعارش در فصوص الحکم می گوید ای کاش می دانستم که چگونه و با چه میزان کبش (گوسفند) جایگزین انسان خلیفه الرحمن می شود؟ او در ادامه مبحثی را مطرح می کند که معنایش این است چون  موجودات بسیط، قید کم‌تری دارند به همان اندازه به خدا نزدیک‌ترند پس جماد را در علم و طاعت از همه‌برتر می‌داند زیرا جماد هیچ‌گونه تدبیر از خود ندارد و تنها تابع تصریف الهی است ولی نبات یک نحوه تصریف و تدبیر دارد و در حیوان این امر بیشتر است، در نتیجه کبش کم‌تر از انسان نیست تا اشکال شود چگونه و چرا فداء انسان یک کبش شده است. (به فتوحات، ج 1، ص 710 و ج 2، ص 171 رجوع شود). در رویای ابراهیم هرچند ذبیح در واقع گوسفند بوده ولی به صورت ذبحِ فرزند ظهور کرده است. آن گوسفند در خواب به صورت فرزند ابراهیم ظاهر شد، پس ابراهیم آن رؤیا را صادق دانست به این‌که باید اسماعیل را ذبح کند. پس پروردگارِ او به جای فرزند ابراهیم، ذبح عظیمی فدا قرار داد، بر مبنای برداشت ابراهیم و آن - کبش- در نزد خدا تعبیر رؤیای ابراهیم بود ولی ابراهیم این را متوجه نبود. جبرائیل از طرف خداوند گوسفند را آورد و به ابراهیم تعلیم داد که این را باید ذبح کنی و به ذبح این مأمور هستی و نه به ذبح اسماعیل و از آن‌جایی که مناسبتی بین روحیه‌ی تسلیم گوسفند و تسلیم حضرت اسماعیل در مقابل خداوند بود، ذبح گوسفند به صورت ذبحِ فرزند ظاهر شد و این در عالم مثالِ متّصل بسیار اتفاق می‌افتد. اصغر طاهرزاده در فص صالحی، می نویسد مرحوم کاشانی معتقد است: نفس حیوانیِ هر انسانی خصوصیات خاص خود را دارد؛ یکی نفس حیوانی‌اش مانند گوسفند رام است و دیگری مثل گرگ، غضبناک. نفس ناطقه‌ی انبیاء نیز صورت خاص خود را دارد که اگر ظهور کند در مورد حضرت صالح&nb مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 4 مرداد 1402 ساعت: 20:17

آیه 46 سوره سبأ در میان مفسرین با دو تفسیر'>تفسیر متفاوت روبرو بوده است: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّةٍ.  مفسرین این آیه را با خلوت و تفرق تفسیر کرده اند و بعضی آن را با قیام و نگرش اجتماعی'>اجتماعی. امام خمینی تفسیر اجتماعی و انقلابی از آیه تَقُومُوا لله مَثْنی وَ فُرادی را مطرح کرد. ایشان این آیه را بسیار تکرار می کردند (حتی نقل است که ‌گاهی هم شاگردان با امام شوخی میکردند که ایشان همین یک آیه را از قران بلد هستند؛ مجله حضور، ۹۴، ص۱۹۱[1]). تا قبل از امام خمینی بیشتر این تفسیر از آیه مطرح بود که مضمون آیه درباره خلوت و تفرق است. مانند زمخشری در کشاف( الکشاف، ج‏3، ص590)[2]. علامه طباطبایی هم می گفت: باید از اجتماع و غوغا اجتناب کرد تا فکر صاف و مستقیم شود[3]. ولی امام قیام را در آیه پررنگ می کرد و می گفت: «همه چیز در قیام لله است.‌‌ ‌‌قیام لله معرفت الله می‌آورد... لهذا تنها موعظه‌ای که انتخاب کرده خدای‌‌ ‌‌تبارک و تعالی از بین موعظه‌ها همین موعظه است که ‌‌اَنْ تَقُومُوا لله ِمَثْنی وَ فُرادی‌‌ اجتماعی‌‌ ‌‌و انفرادی قیام لله بکنید» (صحیفه امام، ج۱۸، ص۱۲۵). البته علامه طباطبایی نهضت و قیام را در آیه نادیده نگرفته ولی از کلمه مثنی مفهوم قیام اجتماعی آنچانکه بعضی تصور کردند (مفاتیح الغیب، ج‏25، ص215)[4] را تصور نکرده و نهضت را با گریز از اجتماع و غوغای جمع توضیح داده است. ولی بعضی از مفسرین همین مفهوم قیام را هم کمرنگ کرده و فقط بر تفرق تأکید کردند و عجیب اینجاست که مثلاً مرحوم سید محمدحسین فضل الله قیام را به جلوس! با خود یا صاحب خود تفسیر کرده است(تفسیر من وحی القرآن، ج‏19، ص: 65)[5]. در قرآن مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 31 تاريخ : شنبه 3 تير 1402 ساعت: 22:11

در المیزان ذیل آیه «لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة» (احزاب، ۲۱) دو معنا برای اسوه آمده است: اولین معنا که مشهورتر است مقتدا و الگو است یعنی کسی که به او تأسّی می‌شود؛ مانند روایت امیرالمؤمنین که ذیل ایه فرمود: فَتَأَسَّیْتُ بِرَسُولِ اللَّهِ (الاحتجاج، ج۱، ص۱۸۷). معنای دوم اسوه به نقل از تفسیر کشاف است و گرچه کمتر مطرح شده اما در لایه باطنی آیه قابل کشف است و شواهدی برای آن وجود دارد. این معنا را علامه طباطبایی رد نمی کند و به معنی مواساة است. مثلاً در صلوات شعبانیه می‌گوییم ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیهِ مِنْ رِزْقِک؛ روزیم کن که مواسات کنم با آنان که رزقشان تنگ نمودى. مترجم المیزان مواسات را مساوات دانسته و گفته یعنى اینکه خود را برتر از مردم نمى‌داند. اما مواسات به معنی مساوات فرع بر ریشه اصلی یعنی حزن (لسان‌العرب، ج۱۴، ص۳۴) است و مواسات به معنی همدلی و غمخواری و برادری است و نشان رحمت و رأفت و ایثار است. شاهد قرآنی این ریشه لغت، کلمات آسی، تأسوا و تأس است؛ آیات «فَکیفَ آسی عـَلی قـَوْمٍ کافِرین» (اعراف، ۹۳)، «فَلا تَأْسَ عَلَی الْقَوْمِ الْفاسِقین» (مائده، ۲۶) و «لِکیلا تَأْسَوْا عَلی مـا فـاتَکم» (حدید، ۲۳) به معنی حزن است. غم دنیا و کافر نهی شده است ولی غمخواری مؤمن به نام مواسات سفارش شده و خود رسول الله از همه بیشتر نسبت به رنج مؤمن غم می‌خورد. یعنی آیه اسوه نظیر آیه لَقَدْ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مٰا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (برائت١٢٨) است. از این جهت اسوه باید حسنه باشد یعنی بر کافران غم نخور ولی برای مؤمنین غمخوار باش. پس بین برادران ایمانی معنا دارد و روایات این مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 37 تاريخ : شنبه 30 ارديبهشت 1402 ساعت: 2:17

کجا می‌توان با مجوز دین کسی را الزام کرد؟ تامل در یک کلیدواژه راهگشاست. فتنه ابتلای در دین و قتل دین انسانهاست و اکبر و اشد از قتل جانها است،  به گونه‌ای که منجربه استضعاف و جلوگیری از راه خدا می‌شود. خداوند دستور به جنگ با فتنه داده است. فتنه بر اثر عمل به متشابهات و تقلب امور پدید می آید و راه چاره آن هجرت و جهاد است نه صبر و تحمل، مگر آنکه درافتادن با آن موجب تقویت فتنه شود.  البته مبارزه با فتنه و نهی از اکراه در دین هر دو یک هدف دارند: تبیین دین. هر گاه تبیین دین به نام فتنه‌ستیزی و به نام آزادی به خطر افتد باید باید بین این دو به نحوی اهم و مهم کرد. جمع بین آیات فتنه و آیات آزادی درست است نه ایجاد تقابل بین اسلام رحمانی و جباری. بعضی از مصادیق فتنه مانند ممنوعیت رسمی مناسک دینی و آزار مؤمنان واضح و آشکار هستند ولی بعضی گناهان دیگر مانند بدحجابی در صورتی از سطح گناه صغیرة بالاتر رفته و به فتنه تبدیل می‌شوند که منجربه تسلط اشرار و استضعاف مؤمنین شود. در آن صورت باید با این گناه مسلط همانند فتنه برخورد کرد. بعد از این بحث مبنایی باید افزود:  ضرورت الزام و حجاب_اجباری مانع آن نیست که با نگاه رحمت الهی به بدحجاب‌ها بنگریم همچنانکه رهبر در مورد بدحجاب‌ها گفت ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. یا حاج قاسم گفت آن دختر بدحجاب هم دختر من است. پس زمانی که از گشت ارشاد دفاع می‌کنیم باید ایجاد نفرت ها را هم نقد کنیم تا راه میانه‌ای باز شود. وقتی سخنان رهبری در نقد مخالفان با حجاب اجباری را نقل می‌کنیم مواظب باشیم که این سخنان ایشان فراموش مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 16:37

قربانی از شعائر الهی است که تعظیم آن نشانه تقوی است. اما آیا خود قربانی موضوعیت دارد یا هدف اطعام است؟اگر هدف اطعام باشد گیاهخواران دیندار می‌توانند استدلال کنند خود قربانی اصالت ندارد و می توان بدون قربانی اطعام کرد و این سنت به اقتضای زمانه مرسوم شده و اکنون عمل اخلاقی نیست.اما شواهد به نفع اصالت قربانی فراوانند:- تأکید و‌ تکرار عبارت بهیمه الانعام رزق الهی است مٰا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ اَلْأَنْعٰامِ َ (حج ۲۸ و ٣٤) و انعام حلال الهی اند: ِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ اَلْأَنْعٰامُ إِلاّٰ مٰا یُتْلىٰ عَلَیْکُمْ (حج٣٠)- بُدْن (نوعی قربانی) از شعائر الهی است: وَ اَلْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَکُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اَللّٰه- تأکید و تکرار مسخر بودن قربانی (حج۳۶و۳۷)- تعبیر ظریف «وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا» (پهلویش زمین‌گیر شد) که تأکید دیگری بر تسخیر قربانی هنگام‌ذبح است- توصیه به اکل قبل از اطعام فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا (حج۳۶)این شواهد همگی به‌نفع اصالت قربانی و خون ریختن و گوشتخواری شهادت می‌دهند. پس، از آیه  لَنْ یَنٰالَ اَللّٰهَ لُحُومُهٰا وَ لاٰ دِمٰاؤُهٰا وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ اَلتَّقْوىٰ مِنْکُمْ نمی‌توان به نفع گیاهخواری استدلال کرد و این آیه نقش گوشت و خون را انکار نمی‌کند چون  شواهد قبلی خلاف این نوع مصادره آیه است و در ادامه هم به اینکه قربانی مسخر است تصریح می شود و از همه مهم تر اینکه منظور از تقوی صرفاً اطعام نیست بلکه تقوی در‌ سیاق این آیات، همان تعظیم شعائر الهی است و قربانی صراحتا از شعائر الهی است. بنابراین منظور از اینکه گوشت و خون به خدا نمی‌رسد این است که قلب ما متوجه خدا باشد و اگر بدون تقوی (قصد قلبی تعظیم‌امر الهی) خون بریزیم و گوشت بخوریم بی فایده است ولی ذ مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 16:37

صوت جلسات گروه مطالعاتی المیزان :: استنطاق استنطاقذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوه‏ باید از قرآن و حدیث استنطاق کنیم. دین دوای دردهای ماست ولی ما هم باید دردهای خود را عرضه کنیم و آن را «به حرف بیاوریم» و از او «بپرسیم». چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟در این وبلاگ مطالب گروه مطالعاتی المیزان در خصوص نظرات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی نیز مطرح می شود.لینک گروه المیزان در پیام رسان ایتاhttp://eitaa.com/joinchat/2802319371C1ec9ed0c5a کانال تلگرامی رضاکریمی:https://telegram.me/karimireza1001 بایگانی دیگر مطالب قرآنی پیوندهای قرآنی طبقه بندی موضوعی کلمات کلیدی آخرین مطالب پربیننده ترین مطالب رضا کریمی | پنجشنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۰۰/۱۱/۲۸ رضا کریمی نظرات هیچ نظری هنوز ثبت نشده است مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:41

در قرآن سگ حالت دوگانه‌ای دارد. در این یادداشت به جای تحلیل پزشکی نجاست سگ یا آرای فقهای مسلمان، اولویت بر کشف نظر قرآن است.  سه آیه درباره سگ هست که دوبار آن به جنبه مثبت آن اشاره شده و یک بار به عنوان مثال مذموم از آن استفاده شده است. در یک آیه، سگ تمثیل انسان‌های هواپرست است که چه به او کاری داشته یا نداشته باشی از تشنگی له‌له می‌کند: وَ لٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ اِتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ...(اعراف١٧٦). از لحن آیه بر می‌آید که لهث ذاتی سگ است و در هر حالت در خلقت او وجود دارد. ظاهرا  لهث (حرارت عطش که موجب می‌شود سگ در هر حال زبانش را بیرون نگه دارد) معادل هوا در انسان است که می‌تواند نشان حرص مدام باشد. اگر عبارت یلهث را قید بدانیم که در بعضی از سگ‌ها (مانند سگ هار که در بعضی ترجمه‌ها و تفاسیر آمده) هست پس آیه در شناخت کلی سگ چندان مفید نیست. ولی ظاهرا یلهث صفت همه سگ‌هاست و کلمه الکلب بدون قید آمده است.  در روایت آمده سگ از بزاق شیطان خلق شده؛ وقتی برای در کلامش برای تهی مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 89 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:41

یک دعوای ریشه دار و تاریخی در مورد عقل و اختیار بین دو گروه متکلمین وجود دارد. معتزله می گویند خداوند عاقلانه رفتار می کند و عدالت خدا در این است که کاری کند که از نظر عقلی زیر سوال نرود. در مقابل، اشاعره می گویند: خداوند طبق اراده خود رفتار می کند و خدا هر کاری کند عادلانه است و عدالت با اراده و فعل الهی شناخته می شود نه برعکس. در تفکر معتزله عقل محور تفسیر شرع است و در تفکر اشاعره شرع محور عقل است. در تفکر معتزله حسن و قبح ذاتی و عقلی هستند و در تفکر اشاره حسن و قبح شرعی هستند. در تفکر معتزله نباید دستور غیرعقلی را به خداوند نسبت بدهیم و خداوند از کار مخالف عقل مبراست ولی در تفکر اشاعره معنی ندارد خدا را با عقل بسنجیم بلکه زیبایی و زشتی همان است که خداوند انجام می دهد.مثلا علامه طباطبایی در تفسیر آیه ما مَنَعَنا در سوره اسراء می گوید چیزی خدا را منع نمی کند پس عبارت «منعنا» باید تفسیر شود. این نکته به دعوای بین اشاعره و معتزله اشاره دارد. آیا خدا مطابق عقل عمل می کند یا اینکه عقل آن چیزی است که خدا می گوید؟! آیا می توانیم بگوییم«خدایا چرا؟»اهمیت این پرسش این است که روشنفکران دینی در مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:41

چندی پیش محسن کدیور، از روشنفکران دینی ساکن غرب، در پاسخ به پرسشهای حسن محدثی گیلوایی ، جامعه شناس ( که با دغدغه عدم ارضای صحیح نیازهای جنسی نسل جوان مطرح شده بود) فتوایی نادر در مسئله روابط زن و مرد مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 131 تاريخ : دوشنبه 9 تير 1399 ساعت: 13:06

در قرآن خداوند حدود ده امر و نهی صادر می کند و آنها را حکمت می نامد. در تورات هم ده فرمان به موسی ع مشهور شده است. فرمان توحید، احترام به والدین، نهی از قتل و زنا، چهار فرمان مشترک با حکمتها هستند ولی مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت»...ادامه مطلب
ما را در سایت مقاله «بررسی نقش واژه اولی الامر در تبیین مسئله ولایت» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1estentaghf بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 9 تير 1399 ساعت: 13:06